اهل دانشگاهم
رشته ام علافیست
جیبهایم خالیست
پدری دارم
حسرتش یک شب خواب!
دوستانی همه از دم ناباب
و خدایی که مرا کرده جواب
اهل دانشگاهم
قبله ام استاد است
جانمازم نمره!
خوب میفهمم سهم آینده من بیکاریست
من نمیدانم که چرا میگویند
مرد تاجر خوب است و مهندس بیکار
و چرا در وسط سفره ما مدرک نیست
چشم ها را باید شست
جور دیگر باید دید
باید از مردم دانا ترسید!
باید از قیمت دانش نالید!
وبه آنها فهماند
که من اینجا فهم را فهمیدم
من به گور پدر علم و هنر خندیدم
اهل دانشگاهم
قبله ام استاد است
جانمازم نمره!
خوب میفهمم سهم آینده من بیکاریست
من نمیدانم که چرا میگویند
مرد تاجر خوب است و مهندس بیکار
و چرا در وسط سفره ما مدرک نیست
چشم ها را باید شست
جور دیگر باید دید
باید از مردم دانا ترسید!
باید از قیمت دانش نالید!
وبه آنها فهماند
که من اینجا فهم را فهمیدم
من به گور پدر علم و هنر خندیدم
نظرات شما عزیزان:
من او ، ما شما 

ساعت13:49---6 بهمن 1391
آه سهراب عزيز! دوست دارم بروم اما حيف، قايقم كاغذي است كاغذي بي بنياد، كه دلش خط خطي است. با چنين قايقي از ريشه تهي به كجا بايد رفت؟ تا كجا بايد رفت؟ چاره چيست؟ منتظر مي مانم منتظر تا روزي كه بسازم از نو قايقي را و به آب اندازم آن زمان است كه فرياد زنم: قايقم كشتي نوح مقصدم كعبه و نور
منم 

ساعت12:57---3 دی 1391
یاد سهراب سپهری بخیر آنکه تا لحظه خاموشی گفت تو مرا یاد کنی یا نکنی من به یادت هستم آرزویم همه سر سبزی و خوشبختی توست
ghadas 

ساعت13:34---15 آبان 1391
تن سهراب تو گور لرزیده اگه به گوشش رسیده باشه بااین شعر که سرودین.